داستان اول : *ما نام خودمان را بر سر درب قصرش می بندیم*
در حدیث دارد کسی که یک مرتبه « بسم الله » بگوید به عدد هر حرفی 4 هزار حسنه برایش نوشته و 4 هزار گناه برای او محو و 4 هزار در جه برای او بالا برده می شود.
خداوند می فرماید: به عزت و جلالم هرکس از امت محمد بگوید: « بسم الله الرحمن الرّحیم» ، اجر و ثواب 700 سال عبادت برایش
می نویسم. و کسی که « بسم الله الرّحمن الرّحیم » را به خط زیبا بنویسد ( عزیزان این رو هم گفته باشم که هنگامی که می نویسید حق قلم خوردگی یا پاک کردن آن را هم ندارید و این خط زیبا را هم اگر چه یه کم مشکل دار باشد نزد خود نگه دارید) بهشت برای او واجب می شود.
و کسی که « بسم الله الرّحمن الرّحیم » را بالای درب خانه اش بنویسد از هلاک شدن ایمن می شود.
در خبر است که فرعون پیش از آنکه ادعای خدائی کند امر کرده بود که بالای درب قصرش کلمه « بسم الله الرّحمن الرّحیم » را نوشته بودند و بعضی از مفسدان گفته اند جبرئیل نوشته بود و چون ادعای خدائی کرد و موسی از ایمان او نا امید شد شکایت او را به خداوند عزیز کرد.
از طرف پروردگار خطاب رسید؛ ای موسی تو در کفر او نظر داری اما نظر من در آن کلمه عظیمه است که بالای قصر وی نوشته شد. قسم به عزت و جلال خودم تا آن نام در آنجا نوشته است من او را عذاب نمی کنم.
چون خدای متعال خواست او را عذاب کند اول آن نوشته را زایل گردانید و بعد از آن عذاب بر او فرستاد.
« عزیزان این هم شعر زیبا که برای این داستان است »
جز خدا را بندگی حیف است حیف بی غم او زندگی حیف است حیف
بی غمش در خلد عشرت چون کنم ماندگی از بندگی حیف است حیف
جز به درگاه رفیعش سر منه بهر غیر افکندگی حیف است حیف
سر ز عشق و دل ز غم خالی مکن بی خیالش زندگی حیف است حیف
عمرو جان در طاعت حق صرف کن در جهان جز بندگی حیف است حیف
جان و دل در باز در راه خدا غیر این با زندگی حیف است حیف
داستان دوم: *چرا لقمان حکیم شد*
حکایت کرده اند که لقمان در راهی می گذشت، پس قطعه کاغذی دید که به روی زمین افتاده، چون آن را برداشت و ملاحضه نمود و دید:
« بسم الله الرّّحمن الرّحیم » بر او ثبت شده است، پس آن را شسته و آبش را تناول نمود و به برکت این احترام، خداوند عالم، او را حکمت تلقین فرمود: « و لقد آتینا لقمان الحکمة »
« ما به لقمان حکمت دادیم »
حکمت معانی فراوانی دارد:
1- شناخت اسرار جهان هستی؛
2- رسیدن به حق از نظر گفتار و عمل و معرفت و شناسایی خداوند؛
3- مجموعه ای از معرفت و علم و اخلاق پاک و تفوا و نور هدایت؛
4- امام کاظم (ع) فرمودند: مراد از حکمت، فهم و عقل است؛
5- امام صادق(ع) فرمودند: حکمت این است که لقمان به امام و رهبر الهی عصر خود آگاهی داشت.
« و شعری هم برای این داستان »
دل به عشق خدای یکتا ده قطره ای را رهی به دریا ده
ساقیا جرعه ی خود سوزی به من رند بی سر و پا ده
زاهدان را بهشت و حور و قصور عاشقان را به نزد خود جا ده
تا بسوزد ز تاب رخسارت « فیض » را دیده تماشا ده
تا کی از هوای بتی سازی؟ دل به عشق خدای یکتا ده!!